باورم نیست
که جز به خون بروی...
تو را که بارها در
میدان جنگ
شهید شده ای...
تورا که هنوز
عطر احمد(کاظمی) را میدهی
عطر علی(هاشمی) را
عطر حسن(تهرانی) را
وعطر حسین(خرازی) را
تو راکه هنوز
مشتت برای آمریکا
گره شده مانده
توراکه هنوز
هیبتی لطیف!
برنگ مجنون
و
هور
و
علقمه
در نگاهت پیداست
توراکه
بودنت
و
رزم بی مهابای
مدام ت
از شک گهگاه من
به باریکیِ
جاده دل وخونِ
وصال
پیکره یقین می تراشد...
زنده باد
شهادت نهفته
در
نفس ها
و
گام های
محکمت
سردار...