دیپلماسی شهادت

دوماه پیش رفتی

با آرزوی شهادت

وامروز آمدی به روی دستان امت

در رواقی که قرار بود خانه ات شود

مانده بود نگاه من

آنجا

درست روبروی ایوان آینه

ودیگر به راحتی میتوانی

شب تا سحر به ضریح وآینه کاری های صحن خیره شوی

به پرواز دسته دسته کبوتران حرم

به بنر واحد تبلیغات حرم نگاهم افتاد که روزهاست

آنجا نصب شده

بالای سر خانه تو

شاید قبل رفتنت

دیده باشی اش

 رویش نوشته

نهی ازمنکر

اگر اشتباه نکند خاطرم

بارش قطرات زلال باران است

بر سرزمین جان خطاکاران!

می اندیشم

 رایزن فرهنگی یعنی این

که چنین پرچمش را زودتر از آمدنش حتی

برفراز خانه اش افراشته باشد...

دستی هم از ما بگیر

از همه آنها که تورا

صادق گنجی را

محمدحسن ابراهیمی را

و تمام دیپلمات های مذاکرات محرمانه

شهادت را دوست دارند...

همه آنها که برای فرهنگِ اسلامِ انقلابی سینه میزنند...

^{یاد حاج کاظم عزیز گرامی...}

^{سلام مارا به حاج رضوان برسانید...}