شوق دیدار امام غائب
دائم داستانک نوشتن برای این شوق
حافظ خوانی
و
از بَر کردن غزلیات حضرت خواجه
دچار شدن به نگاه هاو صداها و نفس های
شهدا
و
در خاک و خون مزار و کتاب و عکس و قتلگاهشان دست و پازدن
نمایشگاه
یادواره
اردو
سیرمطالعاتی
دیدار و گعده شهدایی
غلت زدن بر بستر تخصص و تاریخ و تاریخ و تاریخ
کلاس
نشریه
هسته علمی
دوره تخصصی
و
تعالی از باستان به معاصر
تمام سالهای رفته
فراری از سیاست
و
تمام قد احمق به مفهوم حقیقی هروزه و هرجاومکانی سیاست
و
به شدت غافل از حقیقت نیمه دینی که با سیاست کمال می یابد
بی نهایت جاهل به جریان غلیظ سیاست که در میانه اش بودم و نمی دانستم...
یکباره همه چیز 88 شد!
احمدکاظمی
حسین خرازی
احمدمتوسلیان
محمودکاوه
حسن باقری
سیدمحمدحسین علم الهدی
محسن وزوایی
مهدی رجب بیگی
عبدالحمید دیالمه
سیدمحمدحسین بهشتی
مرتضی مطهری
و
....
یکباره همه زل زدن به چشمانم
همه
انگشت تیز کردن به اشاره سیاست
همه
یکباره انگار تنِ لخت شوک شده مرا برای نماز صبحی لب تیغ قضا تکان دادند
ولایت فقیه
مبانی فکری انقلاب اسلامی
جریان شناسی فکری و فرهنگی و حزبی
ماموریت یابی از ولی امر
راهبرد و راهکار و روش و قالب و طرح نویسی
سیر و دوره و چشم انداز و کالک و تحلیل و یاداشت نویسی
نشست و دوره تخصصی و دنبال استادهای خاص کشوری دویدن
تعالی از تاریخ معاصر به تاریخ انقلاب اسلامی
حالا از همه جا
صدای واحدی به گوش میرسد
باز هم انگشت های شاهدان تیز است به سمت یک چیز
طلب کارند و منتظر
از تمام سینه های انقلابی و عاقل و هشیار و کاربلد و توانمند و استراتژیست
فقط یک کلمه در می آید:
تربیت
همه چیز شده است
مطالعه
تقلا
جذب
سازماندهی
طرح و سند و مدون سازی مبانی
همه در اندیشه و تکاپوی دست یابی به یک الگوی طراز
برای پر کردن حفره فوق وحشتناک الگوی تربیت جنس مونث طراز انقلاب اسلامی
بعد از 38 سال...
حالا از اروپا و آسیا
چشم های منتظری دعا میکنند هروز...
و اینها همه یعنی
تا به حال وارد گود تربیت شده ای؟
تا به حال چند دانش اموز یا دانشجو دستت سپرده شده
تا
عمری وقف رفاقت و هدایت و تعالی شان کنی؟
یک ماه دیگر با کم و بیش اش
میشود
یک سال که دچار این آخرین خاکریز انقلاب اسلامی شده ام
و
فقط خدا میداند که چه اندازه سخت است
و
من یک سخت می گویم و یقین دارم عرض و طولش را نمیتوانی ببینی
مگر آنکه تو هم گوشه ای از این خاکریز بوده باشی...
حالا
تعالی از تاریخ انقلاب اسلامی به جامعه شناسی انقلاب اسلامی رسیده است.
حالا
دوره بینش مطهر
حوزه اسلامی دانشجویی
سیرمطالعه نهج البلاغه در حکم متن گفتمان مشترک و مبنایی انقلاب اسلامی
و
....
حالا همه چیز بسیار سخت شده است
و
تمام انگشت های تیز شده، به نشانه انتظار خم شده اند و تلگنر میزنند
دیگر راهی نیست
اینجا انتهایمسیر است
اما
این یعنی دقیقا این جا
مثلثی های زید
نونی های شلمچه
و
ب های طلاییه است...
اینجا تکلیف انقلاب روشن میشود
یا
رومی روم
یا
زنگی زنگ...
رویمان سیاه اگر...
اینجا جایی است
که
هروزش از دیروز سخت تر است
اما
رزق من لایحتسب اش انگشت مضطرب ما را به دهان حیرت میبرد...
و حیرت آورتر آنکه
بی آنکه بدانم دست انقلاب اسلامی مرا نیز چون بسیاری دیگر، تربیت کرده است!
و
هنوز کسی نمیداند
راز آن سید آرامِ مقتدر چه بود؟!
همو که تا ظهور...حتی در غیاب مادی اش، ما را و نسل های بعدمان را تربیت میکند...
انگار آن گهواره که میگفت
دخلی به گهواره کربلایی علی اصغر شهید دارد
که
تا ظهور، همه ما را سرباز، تربیت میکند...
غریب است این قصه
نه غریبی که غربت دارد
بل
غریبی که شگفتی دارد...
+
غیرقابل درج!