جناب خان!
یک فروند!
ماسک ضد آلودگی هوا
را
در خنداونه
به دکتر غلامعلی حداد عادل
رئیس فراکسیون اصول گرایان مجلس و رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی
هدیه داد!!!
خب
دکتر حداد
که
لبخندهای صادق و محجوبشان
مسبوق به سابقه است
و
از آنجا
که ایشان سالیان متمادیست
در کسوت استادی دانشگاه هستند
به
اینطور شوخی های بعضا غرض دار هم
هم عادت دارند
هم سلوک مدارا با بی تدبیری ها و خام دستی ها
را به خوبی می دانند
اما
این ها مانع غفلت مای مخاطب و تماشاگر
شوی هجوانه خندوانه
نباید که
بشود...
یک وقتی چپ میرفتند
راست می آمدند
نوک پیکان ها همه تیز به سمت امثال دکتر حداد
بود
که
مردم را دیوانه کردید
مردم را از دین زده کردید
مردم را از انقلاب گریزان کردید
بس که
همه چیز را سیاسی میکنید!
خب
اصلا فلسفه ساخت خندوانه
معضل
غالب شدن روح خستگی،افسردگی، بداخلاقی و ... اجتماعی بود
اصلا
قصد داشتند
با خندوانه
ساعاتی عاری از دغدغه برای ملت ماتم زده بسازند!
اشتباه نشود
ابدا اینجا بحث
نقد کلیت خندوانه
و
به چالش کشیدن فلسفه ماهوی اش
و
صد البته ایراد به سلوکی که سخت درگیر اشاعه آنست
نیست...
که در این باب
حرف بسیار است
لیکن
حیرت زده ام
از برخی کودکانه های سازندگان این برنامه
که
گاهی زیادی چشم بازار را کور میکند!
حتما به یاد دارید
آن نوبت
که
مهمان برنامه
بانوی قهرمان زمین!!
بودند
که
گرماگرم هجوم ریزگردها
و
اوضاع نابسامان استان خوزستان
هم پس زمینه زمانش بود
خب
جناب فرشته جوان!
اصلا و ابدا صلاح ندیدند
حتی
ناخنکی یا
گوشه چشمی به این غفلت و کاهلی به شدت تابلو و ضایع
سرکار قهرمان بفرمایند
و
کل تایم گفتگو را به
سلایق و علایق و جوایز شخصی و وصایای سرکار قهرمان
جهت
ابراز تاثر از حیوان آزاری
گذراندند
و
در آخر
هیچ ماسک ضدآلودگی هوایی
هم
کسی به ارمغان نگرفت!!!
من هم
یک تماشاگر خندوانه هستم
که
البته حین تماشای برنامه
نمی توانم خیلی در ریلکس نمودن عضلات صورت تارهای عصبی و مغزی ام
موفق باشم
من
اکثرا تماشاگر خندوانه هستم
اما
نمی توانم اغلب در آنِ واحد
سیب زمینی هم باشم...
اصولا کار دشواری است
این
سیب زمینی بودن...
الغرض!
داشتم همزمان
به چند موضوع فکر میکردم:
- فرشته جوان مدتها قبل از شروع خندوانه در گفتگوی تلفنی با فرزاد حسنی
در رادیو جوان
می گفت: قصد دارد برنامه ای بسازد برای تمرد اعصاب های خسته از روزمرگی(نقل بمضمون)
و
من فارغ از انتقادات به همان خلاصه طرحی که ارائه داشت
به
این فکر کردم که فرشته جوان به حال مردم کشورش فکر میکند
و
نسبت به وضع مردم کشورش دغدغه دارد...
- خندوانه مخاطبین زیادی دست و پا کرده است
حتی
توانست سرافراز صداوسیمای فرامرزی اندیش را هم به پشت صحنه خود بکشاند
و
حتی توانست
لقب "مجاهد فی سبیل الله" را برای کارگردانش از زبان یک مداح(از قماش همان ها که از نظر فرشته جوان همه چیز را سیاسی کرده اند)کسب کند
و
حتی توانست
در یک تحلیل یا ناقص مخابره شده یا واقعا تک بعدی اندیشیده شده!
"بی عوارض منفی" از سمت یک روحانی (از قماش همان ها که از نظر فرشته جوان همه چیز را سیاسی کرده اند)تلقی شود
حالا در انبوه این مخاطبین از همه صنف
و
در زمان اوج حضور مقتدرانه و محبوب خود
خندوانه ی مفر گریز از سیاسی زدگی ها!
به مهمانش
که
هرچه اطراف و اکنافش را بررسی کنی
هیچ ربطی با محیط زیست نمی یابی
یک ماسک ضد آلودگی هوا
هدیه می دهد
و
بعد هم با قهقهه های فرشته ی جوانش
در طول برنامه رتوشش میکند...
+
یا فرشته جوان
دستور صریح آقا
در زمان هجوم ریزگردها به دولت را خوب در یاد داشته
و
با هدیه این ماسک به پدرخانوم فرزند ایشان
خواسته پیامی برساند
که
ما را به کسی امیدی نیست
شما کاری بکنید!!!
که
خیلی بعید است
+
یا فرشته جوان و کلا تیم خندوانه
مانند
بسیاری دیگر از ملت
بر این باور بومی و سنتی اند
که
کلا زن را چه به کارهای جدی و مدیریتی کلان
و
نباید خیلی ازشان توقع داشت
و
خلاصه اینقدر ناتوان و نامناسب حسابشان کرده
که
تذکر این بحران را حاضر شده به گوش
رییس فرهنگستان ادب فارسی! برساند
اما
به سرکار قهرمان زمین! رییس محیط زیست کشور ندهد!!!
+
یا فرشته جوان
خلاف ادعای همیشگی جریان فکری مطبوعش
ناظر به سیاسی زده نمودن تمام مسائل کشور توسط یک قشر و جریان خاص!
خودش
برنامه سیب زمینی شوید با متد روز
را
به سمت یک برنامه جهت دار سیاسی سوق میدهد!
+
یا فرشته جوان
هم به مانند تفکر غالب تمام هم قشری های فکری اش
تصور میکند
تمام مشکلات مملکت حتی ریزگردها
تقصیر جریان خاصی است که همه چیز را سیاسی میکنند
و
تبعا این وظیفه جریان فکری مطبوع اوست که
تذکر این مسائل را به هرنماینده از این جریان که دم دست رسید باید بدهند
و
بعد هم سعی شود
با رفع تحریم ها
آب دریاچه ارومیه را همزمان با کیش نمودن ریزگردها
به غلیان بیاندازند
و
گره کور مشکلات چندین ساله را یک شبه حل نمایند
+
یا فرشته جوان
خلاف تصور اولیه من قبل از شروع کار خندوانه
-که او به مشکلات مردمش فکر میکند-
امتحانش را پس داده
و
مردودی اش هنگام بحران ریزگردها
در خوزستان
مشخص شده!
+
خندوانه
احتمال قوی
بعلت این غفلت تجدیدی زا!
برای عواملش بود
که
پای جناب خانِ
سیاهه نارگیل
و
آبادان برزیلته یِ
لبو فروش! را به چارچوب خودش باز کرد
و
این
احتمال قریب به یقین
نشانه یک عذرخواهی کاملا نامحسوس از مردم خوزستان بود
که
ایشان را به هنگام سختی
تنها گذاشت...
+
هرگز
سیب زمینی نباشیم
استدعا دارم...