گاهی
حتی اگر
نمی دانی کیستی
بهتر است
حداقل
بدانی
کجا ایستاده ای...
+
این می شود
تمام
حرف من
به تیم مذاکره کننده یمان
که
در بیانیه مشترک مورد توافق اش
باز هم
ژنو را تکرار کرد
به همان اندازه
پر از ابهامات
پر از رخنه های حقوقی
پر از عقب نشینی های ناموجه
پر از از دست دادن
و
پر از زمین دادن به جولان های آمریکا...
+
دیشب
زل زده به ارتباط زنده با لوزان
با هر جمله بیانیه
نفس کشیدن سخت تر می شد
زانوانم را بغل گرفته بودم
با یک بغض غریب
درست عین عزیز مرده ها!
که
خب
چه کسی طاقت دارد
پای تابوت میراث روشن و شهریاری
کمر خم نکند...
چانه ام چسبید به سینه
وقتی
اعلام شد
فردو به مرکز تحقیقاتی زیر نظر نظارت های بین المللی مبدل خواهد شد
و
آب سنگین اراک
بدون ذرات قابل شکاف...
+
حضرت آقا
بارها تاکید فرمودند
رفع تحریم ها
هدف مذاکرات نیست
بلکه بخشی از هدف مورد نظر ایران است
و
این در حالی استکه
تنها نتیجه کسب شده توسط تیم مذاکره کننده
قول روی هوا گرفته
برای
رفع بخش اندکی از تحریم ها
آن هم بدون مشخص کردن زمان
و
با یک کتاب شرط و شروط پیوستی است!
+
کابوس وقتی طولانی بشود
تشنج می آورد
باید دستی شانه اش را بگیرد
محکم تکان دهد
بلکه
از این تب هولناک نجاتش دهد...
من بهتره هیچی نگم
فقط تبریک به مردم!
+
اتوبوس
نصفه شب
بی خوابی