مکتب انقلاب

معنویت عقلانیت عدالت

مکتب انقلاب

معنویت عقلانیت عدالت

مکتب انقلاب

مبدا انقلاب
امام"خمینی" بزرگوار است
حرف او را حجت بدانید...

امام خامنه ای حفظه الله

طبقه بندی موضوعی
پیوندها
های دخترک!


یادت هست
روزهایی که چفیه عربی سر میکردی به جای مقنعه؟
و
با اعتماد بنفسی غریب میان نگاه های شگفت زده دختران و پسران اسپرت پوش دانشگاه قدم برمیداشتی؟

یادت هست
جوراب پلنگی ات را؟

انگشتر رکاب دست ساز عقیق سرخ یمنی ات را؟

کیف خاکی بند بلندت را؟

یادت هست
موهای ریز و کرکی پشت گردنت حتی
مور مور میشد
از حس حضور علم الهدی پشت سرت؟

یادت هست
چقدر پیگیر بودی
برای یک نقاشی دیواری بزرگ از تمثال سید روی آن دیوار بکر دانشگاه؟

یادت هست
تا دیروقت با آن حلقه بسته
مسیر کاروان راهیان نیمه مستقل آن سال را کیلومتر میزدی؟

یادت هست
وقتی را اراده کردی
 کالک بزنی برای کاستن سستی های کانون های تازه تاسیس سازمان؟

یادت هست
خواستی حالشان خوب باشد نیروها
و
حس بی صاحبی نکنند در ماموریت ها
برداشتی عنوان تمام کانون ها را با شهدای خاص هر تخصص جابجا کردی؟

یادت هست
چند چادر در تدارک نمایشگاه و یادواره ها داغان کردی؟

یادت هست
در آن بادهای شدید آذرماهی
معراج محمودوند را با بچه ها ساختید در حیاط دانشگاه؟

یادت هست حصیر بافی اش را؟

یادت هست چند بار
تابوت نمادین شهید گمنام ساخته ای در این سالها؟

یادت هست
چند متن پیامک و تقدیر و طرح نامه و اساسنامه و بیانیه و سفرنامه و... نوشته ای؟

یادت هست
چندبار سیر مطالعاتی نوشتی برای کادر و کسی پای کارش دل نداد؟

یادت هست
چندبار برای رایزنی های جورواجور
 ریاست تمام نهادهای دولتی و غیردولتی استان را توجیه کرده ای؟

یادت هست
آن نامه فوری برای وزیر و نمونه ای برای ریاست دانشگاه را؟

یادت هست
ساعت ها طرح دکور زدن های یادواره و توی سوله برادران را به فضاسازی راضی کردن؟

یادت هست
پای تابلو چارت و ساختاربندی کردن هایت را؟

یادت هست
کله شقی هایت در به چالش کشیدن تمام طرح ها را؟

یادت هست
بی موضوعیت بودن چندکلامی بیشتر از کار صحبت کردن با سایر بچه ها را؟

یادت هست
جمله معروف اخلاق فلانی خیلی بده را ؟

یادت هست
هر شب تعاریفت برای مادر و شنیدن یک جمله: "اگه کارت درسته، به هیچ حرفی محل نده" را؟

یادت هست
هر شب جمعه کوران دل پُری هایت را؟

یادت هست
اخراج غیر رسمی چهارساله ات را؟

یادت هست
آن توبیخی کسر 70 ساعته در پرونده ات را؟

یادت هست
حتی میخواستند نگذارند بروی منطقه
ولی
دست آنها نبود؟

یادت هست
پای برهنه
دریل بدست
خود را به استاد رساندی تا اجازه عدم حضور بگیری در کلاس
بخاطر دشت لاله ای که باید جایشان در زمین صخره مانند نمایشگاه را درست میکردی؟

یادت هست
قیافه هنگ کرده همکلاسی های آقایت را
وقتی چادر خاکی ات را دیدند
و
دریل فوق بزرگ در دستت مانده را؟

یادت هست
آن صبح زودی که
تربت خاک تمام مناطق را بردی
از ورودی تا خروجی نمایشگاه برزمین ریختی؟

یادت هست
کم آوردن هایت را؟

یادت هست
گلزارها و گلزارها و گلزارها را؟

یادت هست
بار اولی که
آمار قتلگاه علم الهدی را درآوردی
و
تمام راه رفت و برگشتش را دویدی
تا
کسی نفهمد از کاروان آنهمه جدا شدی و دور
تا
فقط
یک سجده بگذاری بر گودال مقتلش؟

یادت هست
زیر باران ماندی و خیس آب شدی
به آن برادر رو انداختی
تا
تفسیر نهج البلاغه ی سید را برایت بخرد
تا
بشود بعدا حساب کنی
تا
کسی نگوید
دوباره وارد یادمان شده ای و حتما تافته جدابافته ای؟

یادت هست
آن تابلوهای محمد(ص) و علی(ع) یادبود سال اول دانشگاه را؟

یادت هست
حال جالبت
وقتی در اروند جا ماندی و راه افتادی دنبال یه وسیله تا تورا به شلمچه برساند؟

یادت هست
وقتی بی هیچ همراهی
سوار آمبولانس بومی شدی
و
از کوچه پس کوچه های هویزه گذشتی؟

یادت هست
آن شب کذایی در دوکوهه را؟

یادت هست
خیلی چیزها را؟

اگر یادت هست
پس چرا
اینقدر فرار میکنی؟

چرا مثل مجانین فریاد میکشی و می گریزی؟

چرا
نمیگذاری بدادت برسند؟

تا کجا میخواهی
بر یک دوش
بار بری کنی؟

تو که دیگر کمری برایت نمانده...

بیا کمی نفس بگیر
بیا
کمتر لجاجت کن

بیا
دختر!

بیا...

عمری نمانده است دیگر
فرصتی نیست...


+
راستی
تو چرا هیچ وقت
پشیمان نشدی؟
چرا؟چرا؟چرا؟


+
یک طرحی را برای کسانی زده بودم
18 سال رویش وقت گذاشتم
یک طرح چند مرحله ای بود
توی روند کار هم دائم نظر کارفرما را جویا شدم
و
بهردلیلی
فقط سکوت کردند
به نحوی که آدم رضایت شان را برداشت میکرد

حالا در مرحله حساس کار
یک جورایی نقطه اوج اش
یکی از اعضای هیئت مدیره شان که اصلا تا بحال باهاش طرف حساب هم نبودم را
فرستادند و خیلی رک و راحت
گفت که از کار خوششان نیامده!

حال من قابل تصوره؟
بین زمین و آسمان مانده ام، کاملا معلق...
  • منور الفکر

نظرات  (۳)

  • فائزه سعادتمند
  • بهله!
    با غرض عرض شد روشنفکر!
    :)
    پاسخ:
    عجب...
  • فائزه سعادتمند
  • سلام :)
    شما یذره ریا می‌کردی!
    والا!
    -
    آپم روشنفکر..
    پاسخ:
    علیکم السلام بانو!
    منور نه روشن...توفیر دارند باهم!
    سلام بانو
    Oo
    عجبا!!! توی همچین موقعیت هایی آدم می مونه چی بگه
    باید سکوت کنه، داد بزنه، زمین و زمان رو به هم بزنه؟
    اما
    یادت هست
    هر شب تعاریفت برای مادر و شنیدن یک جمله: "اگه کارت درسته، به هیچ حرفی محل نده" را؟
    یادت هست
    هر شب جمعه کوران دل پُری هایت را؟

    بنظرم یادآوری همین دو جمله خیلی می تونه برای آرامتر شدن مفید باشه
    بهترین ها نصیبتون ان شالله

    یاعلی
    پاسخ:
    علیکم السلام
    به دلخوشی ها دلخوش است...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">