گاهی
آدم
آرزوی بزرگ بودن دارد
بزرگ وبزرگ تر
هرچه بزرگ تر, بهتر
اما
گاهی
دلت می خواهد
کوچک باشی
یا
بهتر بگویم
کوچک شوی
کوچک وکوچک تر
آن قدر
که پیدا نباشی
یا باز بهتر
دیده نشوی
گم باشی
در روزگار
همینطور
که
گم هستی
در دنیا
این جور
وقت ها
دلایل
زیادی
می تواند باشد
اما
گاهی
شاید
فقط
بخاطر این
می خواهی
نباشی
چون
مستأصل شده ای
مانده ای
و
درمانده ای
گاهی
دلت
می خواهد
سر که بلند
میکنی
خدا
ایستاده باشد
روبرویت
و
منتظر
که
لب بگشایی
و
تو
فقط
بگویی
خسته ام خدا
می فهمی
حرف مانده:
دلم میخواست
آخر این جمله
نشان مطالبه بگذارم
آخر باید
به همین طلبکاری ادایش کرد
ولی
زیادی سرکش میشود
کلماتم
انگار...
هرچند
خدا
خودش میداند...
جایی خواندم:
گاهی
آدم
آنقدر
دلتنگ کسی
میشود
که اگر
خودش بفهمد
از نبودنش
خجالت میکشد...
عیدتون مبارک...
امام علی علیه السلام فرمودند:
مؤمن آن کسى است که خود را به جهت رفاه مردم در زحمت بیندازد و دیگران از او در أمنیّت و آسایش باشند.
بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۵۳.