گاهی
جایی دچار میشوی به توقف
که
ناچاری برای کمی تنفس
فکرکنی
فقط فکر...تصور و خیال را بپردازی به آشفتگی ات
نه!
آشفتگی نه...
ناهم خوانی ات
ناسازگاریت
اصلا ناجنسی ات
با همه آن موقف...
حس میکنم
از قلبِ لندن بازگشته ام به ام القرآی جهان تشیع!
راستش را بخواهید
هرگز جای مناسبی برای توقف و تنفس نبوده است
یکی از رسیورهای
برج نخراشیده بی بی سی...
و
باز تنها بودم
لحظه نثار سلام و صلوات به امام روح الله و فداییان نازنینش...