خدایا
اگر بخاطر
جوش زدن دل ماست
اگر بخاطر
قل زدن غیرت ماست
اگر بخاطر
بال بال زدن ثانیه های ماست
اگر بخاطر
دستی جنباندن ماست
اگر بخاطر
ازخود بدرآمدن ماست
اگر بخاطر
یکی شدن ماست
اگر بخاطر
رسا شدن ماست
اگر بخاطر
سیلی شدن ماست
اگر بخاطر
تک شدن ماست
اگر بخاطر
...
خدایا
مرا می بینی؟
ما بچه های انقلاب ت را
می بینی؟
دست های خالی مارا, چه؟
دل های پرتب وتاب مارا, چه؟
لحظه های پردلهره ی مارا, چه؟
من
اینجا
با هزاران
برادر وخواهر
مثل خودم
ما اینجا
چه کنیم آخر
برای آن
بنده عزیز تو
آن
مظلوم آخرالزمانی تو
برای آن
نگاه پرهراس
که استیصال از سر و رویش می بارد
برای آن
دست تنها
که گارد صورت شده
برای آن
جسم نحیف وناتوانِ تنها
برای آن
قامت رشید
ولی بی جان
ما اینجا
چه کنیم
برای آن
حبیبان درگاه تو
که در
کفرستانِ
تاریکستانِ
صم بکم عمی فهم لایرجعون
گرفتار شده اند
برای
ظهور
ضحاکان بودا
برای
عصیان مأجوجانِ آفریقا
دست های مرا نگاه کن
آخر, خدا
خالی تر از این
می توانستم
ناتوان تر از این
می شدم
حقیر تر از این
می ماندم
مولای یا مولای
هل یرحم الضعیف الا القوی؟
مولای من
می شنوی مرا؟
به گناه من
به سستی من
به عصیان من
به نسیان من
نسوزان
نبُران
خدایا
من پای
اسلام
تو
تسلیم نماندم
من
پای تولای تو
فاستقم کما امرت
نگشتم
من
از یاد بردم
انا الیه راجعون را
من
لحظه ای از یاد بردم
زندگی همانا
مبارزه بود وعقیده!
من
پای حسین تو
من
لحظه ای
دنیایم
هوای خوب
ماشین خوب
خانه خوب
پول بیشتر
و دنیایی آرامشِِ صم بکم عمی خواستم
و
تمام شد انگار
این چنین
که طومار
اطراف م
و
کشور امت دین م
دارد
مغول سان می شود
من کجا
جادهم
بوسنی
غزه
عراق
میانمار
بحرین
یمن
سوریه
لبنان
آفریقا
و
.
.
.
را
کجا جا دهم
انسان کشی مسخ شدگان
عصر تجدید تناسخ را
کجا جا دهم
نسل کشی
امت محمد(ص)
را
دربند
غداره کشان دد روش
کجا جا دهم
نزول جنود ابلیس را
کجا
تاب آورم
خاموشی وخواب زدگی
جویندگانِ
گَرد آرامش وآسایش را
تورا
ای
من اسمه دوا
تورا
ای
ذکره شفا
تورا می خوانم
امن یجیب المضطر اذا دعا ویکشف السوء
به یقین می خوانم
به انتها درجه باور
برس به فریاد انسان
یا غیاث المستغیثینِِ
خلقت...
که با ما اثبات شود
تو می شنوی...