جون جونوم علی ه
آرامِ جونوم علی ه
اونی که دوسش داروم
وِرد زبونوم علی ه
علی علی میگه دلم
نادعلی میگه دلم
هنوز طنین صدایش
از حوالی قلب م
بگوش میرسد
آن چنان خالصانه
می خواند
که یقین داشتم
هربار
پَرِ عبای مولا
لابلای دستان سرخ شده ام
از کف و نجوا
گذشته است
هنوز
سماع جانانه ای
چون او
در آن روزگار دور
دیگر
نشنفته ام
خدایش با
تنها
امیر(علیه السلام)
محشور کناد
رجب
و
کعبه
و
...
این جا
همان
دیاری است
که خدایش
پرده دری سنگ را
هم
به پای عشق
خوش دارد
و
اِذن دهد
چه رسد
به
دلانِ آدمهایش
که
تا
دچار می شوند
کندوکاوشان
درخود وداشته هایشان
تنها
به یک چیز
منتهی است
همین
دل های سنگ
که از کعبه آموخته اند
گشایش را
حرف مانده:
امیرمومنان حالِ من
امام من
وارث مردانگی حیدر(علیه السلام)
روزتان مبارک
یابن الحسن(بشتاب خدا, در آوردنش)
آرامِ جونوم علی ه
اونی که دوسش داروم
وِرد زبونوم علی ه
علی علی میگه دلم
نادعلی میگه دلم
هنوز طنین صدایش
از حوالی قلب م
بگوش میرسد
آن چنان خالصانه
می خواند
که یقین داشتم
هربار
پَرِ عبای مولا
لابلای دستان سرخ شده ام
از کف و نجوا
گذشته است
هنوز
سماع جانانه ای
چون او
در آن روزگار دور
دیگر
نشنفته ام
خدایش با
تنها
امیر(علیه السلام)
محشور کناد
رجب
و
کعبه
و
...
این جا
همان
دیاری است
که خدایش
پرده دری سنگ را
هم
به پای عشق
خوش دارد
و
اِذن دهد
چه رسد
به
دلانِ آدمهایش
که
تا
دچار می شوند
کندوکاوشان
درخود وداشته هایشان
تنها
به یک چیز
منتهی است
همین
دل های سنگ
که از کعبه آموخته اند
گشایش را
حرف مانده:
امیرمومنان حالِ من
امام من
وارث مردانگی حیدر(علیه السلام)
روزتان مبارک
یابن الحسن(بشتاب خدا, در آوردنش)