ما مفتخریم
که
ائمه معصومین(علیهم السلام) ما در راه تعالی دین اسلام و در راه پیاده کردن قرآن کریم
که تشکیل حکومت عدل یکی از ابعاد آن است
در
حبس و تبعید بسر برده و عاقبت در راه براندازی حکومتهای جائرانه و طاغوتیان زمان خود شهید شدند.
ما مفتخریم
که
میخواهیم مقاصد قرآن و سنت را پیاده کنیم و اقشار مختلفه ملت ما در این راه بزرگ سرنوشت ساز، سر از پا نشناخته،
جان و مال و عزیزان خود را نثار راه خدا می کنند.
ما مفتخریم
که
بانوان و زنان پیر و جوان و خرد و کلان در صحنه های فرهنگی و اقتصادی و نظامی حاضر و همدوش مردان یا بهتر از آنان
در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند.
و
آنانکه(زنان) توان جنگ دارند در آموزش نظامی که برای دفاع از اسلام و کشور اسلامی از واجبات مهم است شرکت
و از محرومیت هایی که توطئه دشمنان و ناآشنایی دوستان از احکام اسلام و قرآن بر آنها بلکه بر اسلام و مسلمانان تحمیل نمودند، شجاعانه و متعهدانه خود را رهانده و از قید خرافاتی که دشمنان برای منافع خود
به دست نادانان و بعضی آخوندهای بی اطلاع از مصالح مسلمین بوجود آورده بودند، خارج نموده اند.
(ملت ما بلکه ملت های اسلامی و مستضعفان جهان)مفتخرند
به
اینکه دشمنان آنان که دشمنان خدای بزرگ و قرآن کریم و اسلام عزیزند، درندگانی هستند که از هیچ جنایت و خیانتی برای
مقاصد شوم جنایتکارانه خود دست نمی کشند و برای رسیدن به ریاست و مطامع پست خود، دوست و دشمن را نمی شناسند
و در رأس آنان آمریکا این تروریست بالذات، دولتی است که سرتاسر جهان را به آتش کشیده و هم پیمان او صهیونیست جهانی است که برای رسیدن به مطامع خود جنایاتی مرتکب می شود که قلم ها از نوشتن و زبانها از گفتن آن شرم دارند و خیال ابلهانه اسرائیل بزرگ، آنان را به هر جنایتی می کشاند.
(ملت های اسلامی و مستضعفان جهان)مفتخرند
که
دشمنان آنها حسین اردنی این جنایت پیشه دوره گرد، و حسن و حسنی مبارک هم آخور با اسرائیل جنایتکارند و دراه خدمت به آمریکا و اسرائیل از هیچ خیانتی به ملت های خود روی گردان نیستند.
ما مفتخریم
که
دشمن ما صدام عفلقی است که دوست و دشمن او را به جنایت کاری و نقض حقوق بین المللی و حقوق بشر می شناسند و همه میدانند که خیانتکاری او به ملت مظلوم عراق و شیخ نشینان خلیج، کمتر از خیانت به ملت ایران نباشد.
ما(و ملت های مظلوم دنیا)مفتخریم
که
رسانه های گروهی و دستگاه های تبلیغات جهانی، ما و همه مظلومان جهان را به هر جنایت و خیانتی که ابرقدرتهای جنایتکار دستور می دهند، متهم می کنند.
کدام افتخار بالاتر و والاتر از
اینکه
آمریکا با همه ادعاهایش و همه ساز و برگهای جنگیش و آن همه دولت های سر سپرده اش
و به دست داشتن ثروت های بی پایان ملت های مظلوم عقب افتاده و در دست داشتن تمام رسانه های گروهی
در مقابل ملت غیور ایران و کشور حضرت بقیة الله ارواحنا لمقدمه الفداء آنچنان وامانده و رسوا شده است
که نمیداند به که متوسل شود و رو به هرکس میکند جواب رد میشنود و این نیست
جز به مددهای غیبی حضرت باری تعالی جلت عظمته که ملتها را بویژه ملت ایران اسلامی را بیدار نموده
و از ظلمات شاهنشاهی به نور اسلام هدایت نمود.
+
میدانید
انگار که پدرجان
همه مان را جمع کرده باشد
به
هوای وصیت و حرف های آخر(فرازهایی بود از مقدمه وصیت روح الله)
و
بعد پیش از شروع اصل مطلب
کمی مقدمه چینی کرده باشد
که
یکباره هول حرف هایش ما را از پا درنیاورد...
دیده ای وقتی طفل دردمندی میبینی؟
که
از هم کلاسی هایش کمتر دارد و این نداشتن واضح هست
یا
آنقدر مظلوم است که همیشه دست مایه تمسخر و آزار واقع میشود
یا
خدای ناکرده یتیم است و همین را بر سرش می کوبند
یا
درسش ضعیف است و بلند بلند به او میخندند و با دست به هم نشانش میدهند و رویش اسم میگذارند
یا...
دیده ای خودت را در مواجه اش؟
دقت کرده ای به خودت؟
میروی مقابلش زانو میزنی
دستش را که گوله شده روی یک چشمش و با فشاری مضاعف اشک حبس شده را میزداید
میگیری
چشم در چشمش خیره میشوی
و خیلی محکم
به او میگویی
عزیزم!
تو باهوشی، دارایی، خانواده داری، تو قلب بزرگی داری و اراده ی محکمی، تو شیر مطهری خورده ای و تو آینده روشنی داری
ازحرف ها نرنج، در نیش زبان ها نمان، تو کوهی پس نشکن...تو رودی پس جا نزن...تو آینده ای...
پس آنها که غافلند را دعا کن و آنها که بدخواه اند را به فردا بسپار...
میدانید این ما مفتخریم های پدرجان روح الله
دقیقا
همین معانی را میدهند...
شیعه و مسلم و مستضعف و مظلوم
هرچه در درنیا بوده را نشسته مقابل ش
زانو به زانو
چشم در چشم
به او گفته است
که کیست
و
برای این کیستی باید به خود افتخار کند...
+
و دیگر نکته آنکه
چون یک متخصص عملیات روانی
یا نه اصلا
همچون یک روانشناس فوق متبحر
ابتدا
شخصیت تو را سد چینی میکند
واقعیات را دقیق و بی نه مبالغه و نه سهل نگری
برایت شرح میدهد
تا
خودباوری همزمانی که ایجادش هدف اوست
توام با وقوف به پیرامونیاتت رخ دهد
این سیره روح الله است
که
همچنان در سلوک وصی خلف التزامش بارز است
وقتی
در بیاناتشان
فرصت ها را برمیشمرند و سپس تهدیدها را خاطرنشان میسازند
یا
وقتی
قوت ها را تمجید میکنند و بعد با صراحت ضعف ها را تذکر میدهند
+
بی دلیل نیست که تورا عاشقم خمینی...
نگاه شان اینگونه بود
و آخر این کوتاهی کردن ها، گردن همه مان را میشکند...
(ناظر به پست جدیدتان)