مکتب انقلاب

معنویت عقلانیت عدالت

مکتب انقلاب

معنویت عقلانیت عدالت

مکتب انقلاب

مبدا انقلاب
امام"خمینی" بزرگوار است
حرف او را حجت بدانید...

امام خامنه ای حفظه الله

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

+

دارم بغض بالا می آورم

سیستم ایمنی ام فلج شده است

قادر به هیچ گونه محافظتی نیستم از خود


چشمانم را در آیینه میبینم

کوچک شده اند

و

تار

و

البته کدر...


راستش را بخواهی

چشمانم را هم تار میبینم...


دیگر دستم لابلای موهایم گیر نمیکند

و

گیره سرها بسته نشده قفلشان نمیپرد...


دست میکشم روی صورتم

زرد و خاکستری شدنش را نگاه نمیکنم

اما

دردناک شده است


لایه لایه بلند میشود

میسوزد


دست و پایم میلرزند

و

گوش هایم جیغ میکشند...


این روزها

دو دستم زیاد قفل میشوند پشت گردنم


کمرم را بزور صاف میکنم

و

یادم میرود همانطور نگاهش دارم


حتی نمیتوانم بنویسم

آنچه باید را

آنچه میخواهم را


گوشی را گذاشته ام روی سکوت

و

اطرافم را هم...


زنگ میزنند

نوشته میخواهند

نمیتوانم...


حتی برای حضورم هم نمیدانم چه باید جواب بدهم...


ناخن هردو انگشت های بلندقد هردو دستم لب پر شدند...

نمیروم صافشان کنم...


میدانم

یک مرگم شده است

اما

چه مرگی؟!


اگر بروم اسکن شوم

حتما آن توده عظیمی که سر راه تمام شریان های حیاتی ام گیر کرده است

پیدا خواهد شد...


خب بعد با آن چه کنم؟

بروم جراحی؟

شیمی درمانی؟

قرص و دارو؟


نمیتوانم...

امیدی به مداوا ندارم...


هر شب و هرصبح خیره میشوم به موهایی که میریزند

پاییز آمده

وقتی هنوز اردی بهشتم تمام نشده است؟!


اگر حرف این است

پس

مرا بازی نده...


زمستان را صدا کن...

دلم فریادهای خشک کلاغان را میخواهد

گودی های نمور خاک را

و

یک دست سرما زده

که

مرا تنها با یک ملافه میگذارد در گور...


سردم میشود

می ترسم

تنم خیس میشود از رطوبت خاکی که چسبیده است به جانم


گوش هایم جیغ میکشند اینک...

سرب داغ ریخته است

کسی

درون این حلق و این حدقه های وحشت زده...


دلم سنگینی چندین متر برف میخواهد

روی سینه خس خس زده ام

وقتی روی کفن را کنار زده اند

تا به لحد بچسبم...


من از بوی سنگ ها بیزارم...

از عطر تلخ لحد بیزارتر...


کاش میشد عطر کاج میزد...

کاش کمی ها میکرد میان لب های کبودم

یا اصلا

این خاک ها را از درون دهانم  می زدود...


چون سنگ است نمیتواند یعنی

یا دلش را ندارد

یا همان درد همیشه است

که

تا اینجا آمده دنبالم

تا درون گور و بستر تا ابدم؟!


دردت چیست؟

تو هم سنگ دلی...آری؟

تو هم مرا دوست نداری؟!


چرا چسباندن تورا به صورت من؟

تو که مرا دوست نداری...



+

ده ها سررسید داشتم

همه شان لبالب پر...

چندسال پیش همه را ریختم درون یک گونی

و

بی گرفتن حتی یک اسکناس پاره

یا

کیسه ای نمک

دادم رفت...


فقط سفارش کردم

خوراک گاو وگوسفند نشوند

چون اسامی متبرکه داشتند...


حالا اینکه اینجا مینویسم

فقط یک دلیل دارد

حوصله انباشت سررسید ندارم دیگر

و

حرص اسامی متبرکشان را خوردن...


واقعا خواهش میکنم اگر اذیتتان میکند

این نوشته ها

نخوانیدشان...

  • منور الفکر

نظرات  (۱۱)

  • پلڪــــ شیشـہ اے
  • شکسته بندی می کنی خواهرم؟
    نوشته های شما مایه ی خرسندی هستند، احساس شعف از قدرت ذهن.
    پاسخ:
    بزرگواری شما...
  • پلڪــــ شیشـہ اے
  • :)

    لبخند برای این بود که آدم با نوشتن سبک تر میشه. دردها براش قابل تحمل تر می شوند گاهی.
    ان شاءالله نگاه ویژه خداوند بر لحظه لحظه زندگی ات باشد. :) :*
    پاسخ:
    حضور شما خودش به تنهایی کلی غنیمت است بانو...
    http://bayanbox.ir/info/3258557143455103115/23-Shabe-Barani-Rainy-Night
    پاسخ:
    بی قدر و غایت سپاسگزارم...

    آخ که چه قدر دلم برای مکتبت تنگ شده بود .

    شما که خودتون پاتوژن هستید دیگه چرا دم از مریض شدن می زنید ؟؟؟ :)))
    پاسخ:
    فقط از یک میکروب شناس برمی آید!

    پاتوژنِ خراب...
  • دانشجوی کلاس اول دبستان
  • سلام

    چقدر خوبه وقتی در سختی قرار گرفته باشی

    آنهنگام هست مه خوبی ها فراخواهد رسید

    و ان مع العسر یسری
    پاسخ:
    علیکم السلام


    دیر و زودش اذیت میکند!
    چرا؟
    پاسخ:
    کسی میداند؟!
    چقدر دلگیر:(
    پاسخ:
    خیلی بیشتر
    بسم الله
    خدا شفا بده
    پاسخ:
    آمین
  • پلڪــــ شیشـہ اے
  • :)
    پاسخ:
    چرا؟!
  • وخدایی که دراین نزدیکیست ..!
  • :)
    پاسخ:
    چرا؟!
  • کلنگ همساده پسر
  • با قسمت زمستانی اش کلی کیف کردم. با سنگینی برف با فریاد خشک کلاغ ها.
    پاسخ:
    خوش آمدید...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">