مکتب انقلاب

معنویت عقلانیت عدالت

مکتب انقلاب

معنویت عقلانیت عدالت

مکتب انقلاب

مبدا انقلاب
امام"خمینی" بزرگوار است
حرف او را حجت بدانید...

امام خامنه ای حفظه الله

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

طرف ضد انقلابه سفت و سخت

ولی

از اون نوع زبلش!


قلم توی دستش مثل موم میمونه

آدم حیران میشه وقتی

پیچ و تاب سوژه رو توی یه یادداشت چندصفحه ایش میبینه


آغازهاش مثل قلاب صیاد گیرمیکنه به چشمهات و مغزت

و

به زیرکی با رقص واژه هاش

اون چیزی که میخواد رو به خوردت میده

و

پایان بندی هاش

دقیقا جایی که باید تمام التهابای هیجان انگیزت به آرامش برسن

عین نقطه اوج میمونن


و فقط واویلا

از وقتی که این قدرت بخواد تاریخ نگاری کنه!

البته که

نه تاریخ نگاری

بقول خودش و بدرستی تاریخ روایی!


اول رفتم کتاب منظور رو بخرم

خب چاپ سال88 اش قیمت خورده 42 تومن!

و

خبرش رو دارم که امسال هم تجدید چاپ شده

و

من دیگه واقعا جرات نکردم برم سراغ این لعبت تازه تر!


هرچه کلنجار رفتم نشد خودم رو قانع کنم که پول بریزم توی جیب ضدانقلاب!

که اونها تصور نگاه نقاد مارو ندارند و هر حضوری رو به منزله خوشآمد و حمایت محسوب میکنند...


پس فقط یک راه دیگه میمونه

رفتم کتابخانه

و

بعد کلی جستجو، پیداش کردم


قبلش تصمیم گرفتم قلم مقاله نویسیش رو کشف کنم

تا

موقع تاریخ روایی اش ازش رودست نخورم


و

باید همیشه راست گفت!

که

چنان انرژی ای ازم گرفت این چندکتاب مقالات اش

که

جانی نماند برای مداقه کتاب منظور...


بعد دوساعتی که بقدر نیم ساعت برایم گذشته بود

و

چشمانم یک لحظه صفحات رو رها نکرده بود

گردن راست کردم


حالا نوبت تاریخی ترهایش بود


بماند که سوژه یابی اش مثل همیشه خاص بود

بماند که چقدر برای همان نه تماما حقیقت هایش باید زحمت کشیده باشد

بماند که چقدر از خودم بیزار شدم

بماند که چقدر سال قبل و کارگاه یاداشت نویسی را مرور کردم

که

چقدر به استادی اندیشیدم که بدرستی راه را نشان داده بود

که

بدرستی مرا درگیر این آدم ساخت و حالا یقین یافتم که به خال زده است


مرا به مرکز سیبل دارت کوبیده بود

و

من تقلایم جهت اش منحرف شده است


+

دارم اعتراف میکنم

که

چقدر برای یک مدعی انقلابی بودن

تلخ است

قدرت یک ضدانقلاب را بی نقص ببیند!


که

جرات نکند بی دانش کامل برود سراغ کتاب منظورش!

که

بترسد اولین هایی از این کتاب، از این آدم، ازاین قلم

بنشیند در مغزش

و

دیگر سخت بشود حافظه اش را ترمیم کند!


که

فکر کند

چه فکر میکرد و چه شد!!!



رفته بود تا کتاب را ببیند

خط نگاهش را کشف کند

و

بنشیند پای به نقد کشیدن آنچه او می گوید...


و

خب حالا میداند که هنوز توانش را ندارد

هرچند

هنوز هم یقین دارد این آدم

خوب بهم بافته است!!!!!


این آدم قبل از این کتاب نوشتن ها و تاریخ روایی هایش

15سال فقط یادداشت نوشته بود

و حتما برخی میدانند

این سابقه یعنی چه؟


مچ دست من هنوز آنقدر جان ندارد

که

بتواند پیچ و مهره این ماشین قلم زن سفت شده را شل کند...

اما

یک چیز هم نمیگذارد

از این وسوسه بگذرم

و

آن هم فقط یادآوری باقری است پشت میز جلسه شورای عالی دفاع

وقتی

بنی صدر به آقا گفت این بچه اینجا چه میکند؟

و

حین گزارشات شگرف حسن،

درجه داران ارتش در گوش هم میگفتند

او از نیروهای عراق است؟!


یادآوری طهرانی مقدمی

که

طول موج و عرض مسافت و قدر برد خمپاره60 ها را نت میگرفت

و

همان شب در سوله صنایع دفاعی

با چند لاغر اندام محاسن یکی بود و یکی نبود دیگر مثل خودش

طرح میزد و مونتاژ میکرد...


یادآوری مهندس برق علم و صنعت

قد بلند اما استخوانی بینی شکسته ای

که

پژواک پوتین های خاکیش لابلای گردنه های محور مریوان می پیچید

و

وقتی اراده میکرد شب تا آن ارتفاع وحشی پرتله و کمین و راه درروی غریب برای بچه تهرانی ها را

آزاد کند

سپیده نزده

قبل از ستون نیروهایش روی قله اش ایستاده بود!


میدانید

حریف همیشه قدر بوده است

بقدر بعثی های کاربلد و جنگ شناس پرقساوت

بقدر اسراییلی های درنده لبریز از کین مسلمان جماعت

بقدر مراکز تحقیقات نظامی مخوف و مخفی صدها ساله آمریکایی و تسلیحات فوق پیچیده مدرنشان

بقدر هزاران شبکه عنکبوتی پیچواپیچ تارزده ای که هر سوراخ اش دست یک دکتر عملیات روانی است حتی مجری های سرخاب سفیداب کرده اش

بقدر تمام نظریه پردازان علوم انسانی هم دانشمند و هم ردیف بودجه دار در سیا و موساد!


آری، حقیقت همین است

که

حریف همیشه قدر بوده است

که

حتی دشمنی با مکتب ما

شان خودش را می طلبد!


که قدر

را

قدر به دشمنی باید...


همانطور که

هم سنگر بودنش را هم...


اما

خب چه باک؟

که

ما هم بقدر متوسلیان بی تجربه ایم برای جنگ کوهستانی!

بقدر طهرانی مقدم خامیم برای ساخت و ساز

بقدر باقری غریبه ایم با اصول


ماهم مچ هامان نحیف است

برای این مچ اندازی

ماهم بچه سال میزنیم

برای این نبرد که حریفانش همه عمرشان را کرده اند!

و

خب ماهم

راهی جز فتح قله قبل از سپیده

راهی جز مونتاژ همین خمپاره های هروزه برای پاسخ

راهی جز به میدان آمدن و بحدمرگ عرق ریختن

نداریم!


و یقین که

ماهم عاقبتی جز آن ظفر پیِ نصرت آمده نخواهیم داشت...


شاید زمان ببرد

ولی من

میخواهم مچ بیاندازم با این جناب قلم سفت قدر

حتی اگر

بشکند این مچ...


+

نیاز دارم

که باخود رمیده ام

همینقدر مطمئن و مصمم حرف بزنم


این سر فرو رفته در لاک از دیروز تا بحال

باید بالا بیاید

من ترسیده ام و ناامید

اما

باید آبروی مدعیان را بخرم

باید اثبات کنم توان نسل مانده از پدران، توفیری ندارد جنس عزمشان

باید بخودم بفهمانم که می توانم...


میدانید؟

باید!

چاره ی دیگری ندارم...


  • منور الفکر

نظرات  (۹)

ثبت شد؟
از نو
سلام
خوشمان امد.
یاد کتاب یک کلمه افتادم.
همین طور
الکی
پاسخ:
علیکم السلام
خوش آمدید...
  • ...:: بخاری ::...
  • فک کنم یکی از top 10 این وبلاگ بود این پست. انتشارش دادم چند جا.

  • مــ. مشرقی
  • بسیار عالی بود متن.
    و البته درباره مضمون بگم که همیشه دشمن به اندازه چیزی که باهاش دشمنی داره سعی میکنه قوی بشه!
    و خب اون هم حتما به اندازه قدرت انقلاب خودش رو قوی کرده... که ان شاالله امثال شما از اون هم قویترن!

    یاری از طرف خداست.موفق باشید.
    باید بخودم بفهمانم که می توانم...

    میدانید؟
    باید!
    چاره ی دیگری ندارم...


    از اون نوشته های ناب تون بود واقعا...
    برای من در حد همان این می تواند یک یادداشت باشد

    مطمئنم که پر است از موفقیت برایتان
  • ** فرکانس **
  • چیز مهمی نیست ...

    توجیه انقلابی بودن را عرض کردم
    فان حزب الله هم الغالبون...
  • ** فرکانس **
  • همان اصل حرف را متاسفانه متوجه نشدید ...
  • ** فرکانس **
  • سلام

    توجیه خوبی بود ...
    این اقای ضد انقلاب را که توصیف کردید رو نمیشناسم و حدس هم نمی زنم ...
    اما احتمال زیاد میدم که ضد انقلاب نیست ...

    اما من ضد انقلاب" نه" ولی اصلاح طلب های شریفی میشناسم که هزاران برابر برخی از اصولگراها ؛ عمیق تر و صاحب تفکرند ...
    همان اصلاح طلب هایی که گاها ضد انقلاب هم خوانده می شوند ...


    البته که برای من این ها همش کشک است ... و اما میخواستم زیر پوستی یک چیزی را یادآوری کنم ... همین وگرنه در شان ما نیست که از این جناح ها صحبت کنیم ... یا حتی از لفظ ضد انقلاب .

    ما خیلی کار کنیم خودمان حواسمان باشد که الکی و بی جهت به خودمان پر و بال ندهیم و خودپنداره ی انقلابی بودن نگیریم و دیگران را ضد انقلاب .
    پاسخ:
    علیکم السلام
    متاسفانه ایشان سفت و سخت ضدانقلاب است
    سفت و سخت...
    ---
    بنده هرگز تجدیدنظرطلبان داخلی را ضدانقلاب نمینامم
    نه ایشان را، که هرکسی را براحتی به این لقب نسبت نمیدهم
    وقتی به کسی چنین میگویم یقینا محرز است
    ---
    توجیه را متوجه نشدم!
    اگر کوهها از جای کنده شود، تو جای خویش بدار! دندانها را بر هم فشار و کاسه سرت را به خدا عاریت بسپار! پای در زمین کوب و چشم بر کرانه سپاه نِه و بیم بر خود راه مده! و بدان که پیروزی از سوی خداست.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">