اگر می شد
رمل را
نوشت
می نوشتمش
اگر می شد
دیوانه گی را
می نوشتمش
اگر می شد
دلهره را
اگر می شد
خجالت را
اگر می شد
تمام شدن را
می نوشتم
همه یشان را
اگر می شد
اینجا
جاماند و
آن جا بود
می رفتم
دلم
پس خورده است
همین...
همین؟
چیز کمی است؟
گاهی حتی
از اینکه
می خواهم
اینکه باید
حتما نوشت
بدم می آید
از اینکه...
تا کی من
بنویسم
چرا کسی برای من
ننویسد؟
چرا به بهانه نوشتن تان
اینجا
جایم گذاشتید؟
باید که قلم کنم
دستم را
تا قلم نگیرد دیگر؟
کجا دانند حال ما
سبکباران ساحل ها؟
کجا؟