اصلا
بیا این من و این
التماس
این من و این
خاکروبه بی چارگی
من را نگذار و برو
همین
این یک من را هم با خودت ببر
قول میدهم دست و پایت را نبندم
قول میدهم دست از پا خطا نکنم
قول میدهم دست و پایم را جمع کنم
قول میدهم پا از گلیمم دراز تر نکنم
قول میدهم فقط دستم را بگیر
من را ببر با خود فقط...
همین!
+
هوای تب آلوده
فرمان مستقیم
بند بریده دل
مادیان رمیده
حصار شکانده
گسیخته از خویش
میگریزم از این همه کِبر و گَبر و زی
دشت بلایت کو
حسین...؟؟؟
نمیدانم چرا
ولی داستان موسی و خضر علیهما السلام از ذهنم عبور کرد...