مکتب انقلاب

معنویت عقلانیت عدالت

مکتب انقلاب

معنویت عقلانیت عدالت

مکتب انقلاب

مبدا انقلاب
امام"خمینی" بزرگوار است
حرف او را حجت بدانید...

امام خامنه ای حفظه الله

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

محسن را قلمه زدند

و

من ایمان دارم

که

تنها در همین دیشب

هزاران جوانه از او سر زده است به عالم


با سروقامتان فردا چه میکنید؟!


+

و باید روایتی بنویسیم یادگار برای آیندگان

که

عصر آخرالزمان آنگاهی است

که

حجم کامله قلب و صدر به لختی در شبانه روز اشباع میگردد

و

اهل شباب را به کام مرگی از جنس هجر و فقدان می سپارد...


اندوه فقدان عقلانیت

غم هجر عدالت

درد تبخیر معنویت


و

تقلایی پر محنت، نباشد که انتهای ماجرا باشد.

  • منور الفکر

نظرات  (۵)

  • دانشجوی کلاس اول دبستان
  • سلام

    و این چه افتخاری است که هم رشد یافته درخت انقلاب باشی و هم رشد دهنده آن

    " باشد تا رستگار شویم"
    پاسخ:
    علیکم السلام

    حق
  • فرکانس انار
  • قلمه بالاخره جوانه می زند
    پاسخ:
    یقینا به فضل پروردگار...
  • مردی بنام شقایق ...
  • کاش قلمه ها دوام بیارند

    به برکت استقم کما امرت...
    پاسخ:
    ان شاءالله
    قشنگ ترین تعبیر بود براشون...
    پاسخ:
    حادثه ی بزرگی بودند...
    قاضی را حالا خواندم .



    می دانی داشتم به چه فکر‌ میکردم ؟ به همه ی‌ روز‌هایی که می گذاشتی ام گوشه ی رینگ و مشت مشت میکوبیدی به صورتم ... به تنم ... خون بالا می آوردم . بغض بود که بالا می آمد. تو بالای‌شان می‌آوردی ... و من ... خون بالا می‌آوردم و دل شاد که رفیق دارد‌ می‌زند که نمیرم از بغض ! دل شاد ... می دانی مثل چه بود ؟ مثل سیلی هایی که سربازی به همقطار تیرخورده و زخمی اش می زند که نخوابد ... که نمیرد...



    دوست داشتنی هستی‌ هنوز هم .
    قضاوتت نمی‌کنم ، که تو به عشق رسیده ای و قضاوت به عشق رسیده ها کار‌ من نیست . تنها بنایی که اگر بلرزد ، محکم تر می شود دل است رفیق ...
    زور تو را ندارم . و گرنه میگذاشتمت گوشه ی رینگ و مشت مشت حوالی بغض ات می کردم که خون بالا بیاوری و راحت شوی ...
    پاسخ:
    و من همیشه یاد تو و اسم نازنین ات که می افتم
    مطمئنم که دوستت دارم
    و خیالم بدجور بابتت راحت است
    یکجور حواله ام به آن خوابی که پدرت برایت دیده بود...

    دلم میخواهد همیشه یادت باشم تا دعایت برسد به روزهایم...

    من از خون خوری خسته ام...دعاکن بریده شود این بند ناف قبل دفع کثافتی که خفه ام میکند، و یا مرا میکشد یا رحم مادرانه ای که درآنم را...