هلوکاست
افسانه نیست!
آری...
هلوکاست قال الله است!
هلوکاست نص صریح قرآن است!
وکسی در ایران هلوکاست را انکار نمی کند!
آری...
مکتب انقلاب
معنویت عقلانیت عدالت
پیوندها
دوماه پیش رفتی
با آرزوی شهادت
وامروز آمدی به روی دستان امت
در رواقی که قرار بود خانه ات شود
مانده بود نگاه من
آنجا
درست روبروی ایوان آینه
ودیگر به راحتی میتوانی
شب تا سحر به ضریح وآینه کاری های صحن خیره شوی
به پرواز دسته دسته کبوتران حرم
دیروز هوا بارانی بود
امروز اخبار میگفت
شاید ادامه داشته باشد
برای من که بهانه ای دارم
که پاییز را دوست داشته باشم
بهترین خبربود
بهترین احتمالی که میشد داد
من با دلم
زیر این باران امروز وفردا شاید
پاییزیقدم خواهیم زد
ولی یکباره خاطره یک گزارش دلم را لرزاند
یا عالی و بحق علی(ع)
یکی از مهمترین مسئولیتهایی که ما انقلابیون مسلمان بر دوش داریم؛ درک سخنان امام است...
و ما انسجام مکتبی مان را باید از ایجاد ارتباط میان
سخنان امام وآیات قرآن واحادیث ائمه اطهار(علیهم السلام) بیابیم
واین خود مسئله ای عمیق در رابطه با کارهای تحقیقاتی وفعالیتهای مکتبی وفرهنگی است.
سید حسین علم الهدی
دلارهای زاغه نشینان دهه40 و50
می آیند
تا نمایندگی های سامسونگ
و
پپسی
و
هایپیرإستارهای دهه90
نانشان در روغن غلت بزند...
جان با جواد دست داد.
چون نمیخواهم بگویم
نماینده مقاومت با استکبار دست داد.
این تنها تصویری بود که دراخبار دیروز
چشمهای مرا چنگ انداخت...
ما را خام تصور کرده اند
یا تاریخ را چشم وگوش بسته؟
اینهمه اعتماد واغماض دستگاه دیپلماسی ایران
برای چیست؟
برای کشتارهای جمعی مان؟
برای انتخابات های فرمایش یمان؟
برای حمایت وپرورش قارچ های سمی تروریست؟
برای ترور علم وفرهنگ درسفارتخانه ها وزرادخانه ها؟
برای تولید وفروش سلاح های بیوشیمی به DNAهای خبیث دنیا؟
برای نسل کشی مسلمین میانمار؟
برای شکنجه جوانان بحرینی؟
برای کودتاهای بیشمار؟
برای تفرقه ونفاق افکنی هامان؟
برای کدام کار نکرده یمان؟
اینهمه انگار نشنیدنها برای چیست؟
با7میلیارد دلارمان حالا چه بخریم
من وتو؟
دیروز
فرموده بودند
آرزویمان این است که با شما نماز را دربیت المقدس بخوانیم...
و قبل ترش گویا
بچه ها گفته بودند
آب را هم ببندند
ما نمیگذاریم آب در دل شما تکان بخورد
وچنین بود
که عاشقانه ترین لحظه های
ما وفرمانده
در
پاییزی ترین نارنجی ماه
نقاشی شد...
آنجا
در مصلی امام خمینی..
امان از این صلح دوستی ایرانی
امان از این احترام به تمامیت مرزهای دیگر
مرزهای سیاسی
اقتصادی
وفرهنگی حتی!
امان از این آرامش نژاد آریایی
ای عزیز
من تورا به قدر تمام بارهایی که دلت میخواست
کسی مهدی صدایت زند
مهدی صدایت میزنم
میدانم چه حظی میبری وقتی
صدایت کنم و تو به رسم تمام روزهای حبس ورنج ت